حساسیت زدایی منظم

 

حساسیت‌زدایی منظم (systematic desensitization) را می‌توان فرآیند ”ناشرطی‌سازی ـ deconditioning“ یا ”شرطی‌سازی تقابلی ـ counterconditioning“ به‌شمار آورد.

این شیوه درمانی در از بین بردن ترس‌ها یا هراس‌ها کارآئی بسیار دارد. در این شیوه، اصل درمانی عبارت است از ضعیف‌سازی یک پاسخ غیرانطباقی به کمک نیرومندسازی یک پاسخ مخالف یا ناهمساز با آن، مثلاً حالت آرامش مخالف حالت اضطراب است، یعنی اینکه ممکن نیست کسی در آن واحد هم آرام باشد و هم مضطرب. در یکی از روش‌های زدودن منظم حساسیت شخص نسبت به یک موقعیت ترس‌آور، ابتدا به این شخص آموزش می‌دهند که چگونه خود را آرام سازد، و سپس او را به‌صورت تخیلی یا واقعی به‌تدریج با موقعیت ترس‌آور روبه‌رو می‌کنند. شخص از راه آرامش‌آموزی یاد می‌گیرد که عضلات مختلف خود را اول منقبض کند و بعد آرام سازد. این‌کار از کف و قوزک پا آغاز شده و عضلات سراسر بدن تا صورت و گردن را دربرمی‌گیرد. به این وسیله است که شخص یاد می‌گیرد که آرام بودن در مقایسه با منقبض بودن عضلات خود را دریابد و حس کند و درجات گوناگون تنش را از هم بازشناسد. در مواردی‌که شخص نتواند از راه‌های معمولی آرامش‌آموزی کند، برای این‌کار از دارو با هیپنوتیسم استفاده می‌شود. 


در خلال دوره آرامش‌آموزی، شخص با کمک رفتار درمانگر به ساختن سلسله‌مراتب اضطراب (anxiety hierarchy) می‌پردازد. سلسله‌مراتب اضطراب، فهرستی از موقعیت‌ها یا محرک‌هائی است که شخص را دچار اضطراب می‌کنند. موقعیت‌ها برحسب اینکه تا چه اندازه اضطراب‌انگیز هستند از خفیف به شدید رتبه‌بندی می‌شوند. برای نمونه، خانمی را در نظر بگیرید که از فضاهای باز می‌ترسد به مبحث (روانشناسی نابه‌هنجاری مراجعه کنید) و هر وقت پا از چهاردیواری محفوظ خانه‌اش بیرون می‌گذارد اضطراب شدیدی تجربه می‌کند. در این مورد ممکن است سلسله‌مراتبی تنظیم شود که با ”رفتن تا سر چهارراه“ آغاز می‌شود. ممکن است ”به فروشگاه رفتن“ در میانه این فهرست و ”سفر هوائی در تنهائی به شهری دوردست“ در بالاترین جای فهرست جا داشته باشد. حساسیت‌زدائی این خانم هنگامی آغاز می‌شود که آرام‌سازی را یاد گرفته است و سلسله‌مراتب اضطراب آماده شده است: در صندلی راحتی می‌نشیند و چشمانش را می‌بندد و رفتار درمانگر موقعیتی را توصیف می‌کند که کمترین اضطراب را در این شخص برمی‌انگیزد، هرگاه این خانم بدون افزایش تنش عضلانی بتواند خود را در آن موقعیت تصور کند در آن صورت رفتار درمانگر دومین موقعیت اضطراب‌آور را مطرح می‌کند. 

هرگاه این خانم در جریان تصور یک صحنه، اضطرابی گزارش کند به او گفته می‌شود که به‌جای تجسم آن صحنه، توجه خود را روی آرام‌سازی متمرکز کند؛ آنگاه بار دیگر همان صحنه مطرح می‌شود و این کار ادامه می‌یابد تا زمانی فرا رسد که آن صحنه هیچ اضطرابی برنیانگیزد. این‌کار نشست‌هائی چند ادامه می‌یابد تا سرانجام موقعیتی که در آغاز کار بیشترین اضطراب را برمی‌انگیخت چیزی جز آرامش فرا نخواند. در این مرحله می‌گوئیم که از راه نیرومندسازی یک پاسخ مخالف یا ناهمساز - یعنی آرامش - حساسیت این خانم در برابر موقعیت‌های اضطراب‌زا به‌صورت منظم زدوده شده است. 

گرچه حساسیت‌زدائی به کمک تجسم صحنه‌ها در کاستن از ترس‌ها یا هراس‌ها کارآئی داشته است، اما نسبت به حساسیت‌زدائی از راه رویاروئی واقعی با محرک‌های ترس‌آور کارآئی کمتری دارد، که البته نکته شگفت‌آوری هم نیست. یعنی اگر در این مثال فرضی، آن خانم به‌تدریج با خود موقعیت‌های اضطراب‌زا روبه‌رو می‌شد و آرام می‌ماند، احتمال داشت ترس‌هایش سریع‌تر و به‌صورت پایدارتری از بین برود (شرمن ”Sherman“ ـ ۱۹۷۲). رفتار درمانگران هر جا که امکان داشته باشد حساسیت‌زدائی نمادی (symbolic) را همراه با حساسیت‌زدائی از موقعیت‌های واقعی به‌کار می‌گیرند.