روانشناسی سلامت چیست

 

روانشناسی سلامت

 

سلامت و بیماری تحت تأثیر عوامل زیادی است. با وجود اینکه بیماری‌های ارثی و واگیردار مشترک هستند اما عوامل رفتاری و روان‌شناختی زیادی وجود دارد که بر بهزیستی جسمی و بسیاری از شرایط پزشکی اثر می‌گذارد. روانشناسی سلامت حوزه‌ای تخصصی است که در آن به این موضوع پرداخته می‌شود که عوامل زیستی، روان‌شناختی، رفتاری و اجتماعی چگونه روی سلامت و بیماری تأثیر می‌گذارد. دیگر واژه‌ها همچون روانشناسی پزشکی و طب رفتاری برخی اوقات به‌عنوان مترادف روانشناسی سلامت به کار می‌رود. 

نقطه تمرکز روانشناسی سلامت بر افزایش سلامتی و همین‌طور پیشگیری از بیماری و درمان آن است. روانشناسان سلامت همین‌طور می‌خواهند بدانند که افراد چگونه به بیماری خود واکنش نشان می‌دهند، با آن مقابله می‌کنند و از آن بهبود می‌یابند. برخی روانشناسان سلامت روی بهبود سیستم مراقبت از سلامت و رویکرد دولت به سیاست مراقبت از سلامت کار می‌کنند. 

بخش سی و هشتم انجمن روان‌شناختی آمریکا (APA) به روانشناسی سلامت اختصاص‌یافته است. بنا بر آنچه در مرامنامه این بخش نوشته‌شده است تمرکز آن‌ها روی فهم بهتر بیماری و سلامت، مطالعه درباره متغیرهای روان‌شناختی مؤثر بر سلامت و همکاری برای بهره‌وری بیشتر سامانه‌های مراقبت از سلامت و سیاست‌‌های بهداشتی است. 

ویژگی منحصر به فرد روانشناسی سلامت چیست؟ این رشته چطور به فهم بهتر ما از سلامت و بیماری کمک می کند؟ بخش سی و هشتم انجمن روان‌شناختی آمریکا  می‌گوید روانشناسی بنا به تأکید آن بر رفتار و تغییر رفتاری، نقشی عمده در امکان یافتن این تغییر دارد. به‌عنوان‌مثال روانشناسان سلامت اخیراً پژوهش‌های کاربردی درباره رشد و توسعه دادن رفتارهای سالم و همین‌طور پیشگیری از رفتارهای ناسالم و کاهش آن انجام داده‌اند تا از طریق آن تأثیر رفتار بر سلامتی و نفوذ سلامتی و بیماری بر عوامل روان‌شناختی را کاوش کنند. 

عوامل روان‌شناختی و رفتاری مرتبط با بیماری
برخی بیماری‌ها که با عوامل روان‌شناختی یا رفتاری در ارتباط‌ هستند عبارت‌اند از: 
• سکته 
• بیماری‌های قلبی 
• HIV/AIDS 
• سرطان 
• نقایص تولد و مرگ نوزاد 
• بیماری‌های عفونی 

بر طبق نتایج یک پژوهش قریب به نصف آمار مرگ‌ومیر در آمریکا را می‌توان به رفتارها یا عوامل خطری نسبت داد که تا حدود زیادی قابل‌پیشگیری هستند. روانشناسان سلامت با افراد، گروه‌ها و جوامع کار می‌کنند تا عوامل خطر و بیماری را کاهش داده و از طرف دیگر سلامت عمومی را افزایش دهند. 

موضوعات کنونی روانشناسی سلامت
به خاطر اینکه روانشناسان سلامت درگیر دامنه گسترده‌ای از فعالیت‌ها هستند، موضوعات پیش رو فقط تعدادی از موضوعات اخیر موردمطالعه د روانشناسی سلامت را شامل می‌شوند: 
• کاهش استرس 
• مدیریت وزن 
• ترک سیگار 
• بهبود تغذیه روزمره 
• کاهش رفتارهای جنسی پرخطر 
• مراقبت خانگی و مشاوره سوگ برای بیمارانی که در مراحل پایانی بیماری خود هستند. 

شناخت مدل زیستی-اجتماعی در روانشناسی سلامت

امروزه رویکرد عمده‌ای که در روانشناسی سلامت از آن استفاده می‌شود مدل زیستی-اجتماعی است. بر اساس این دیدگاه بیماری و سلامت نتیجه ترکیب عوامل زیستی، روان‌شناختی و اجتماعی است (مدل بایوسایکوسوشیال).

عوامل زیستی شامل خصوصیات شخصیتی ارثی و شرایط ژنتیکی است. عوامل روان‌شناختی شامل سبک زندگی، ویژگی‌های شخصیتی و سطوح استرس است. عوامل اجتماعی شامل چیزهایی نظیر سامانه‌های حمایت اجتماعی، روابط خانوادگی و باورهای فرهنگی است. 

منبع: http://www.mrmz.ir

کندرا چری 
مترجم: علی فیضی 

 مطالب مرتبط

روانشناسی سلامت در یک نگاه کلی

چرا بهداشت جایگزین سلامت (Health) شد؟

ارزیابی و بررسی روانشناختی درد

مدل زیستی روانی اجتماعی (مدل بایوسایکوسوشیال)

لیست وبلاگ های رسمی من

ویدیوها در آپارات

روانشناسی سلامت در یک نگاه کلی

 

روانشناسی سلامت

روانشناسی سلامت (به انگلیسی: Health psychology) یکی از زیرشاخه های روان شناسی است که بر موارد زیر تمرکز دارد:

(الف) بررسی روابط بین عوامل رفتاری، شناختی، روانی-فیزیولوژیکی، اجتماعی و محیطی با برقراری، حفظ و آسیب به سلامت.

(ب) انسجام بین یافته های پژوهش روانشناختی و زیست شناختی در طرح مداخلات متکی بر تجربه برای پیشگیری و درمان بیماری 

(ج) ارزشیابی وضعیت جسمانی و روانی فرد در خلال درمان پزشکی و روانشناختی و قبل و بعد از آن.

 

روانشناسی سلامت حداقل در سه حوزه کلی نقش دارد:

حوزه اول مربوط به باورها، رفتارها، و تغییر رفتارهایی است که با سلامت مرتبط اند.

حوزه دوم مربوط به بیمارشدن است، عوامل روانی که ممکن است موجب بروز بیماری شوند. 

حوزه سوم مربوط به تجربه بیماری است؛ اینکه وقتی یک فرد بیماری را تجربه می کند، این موضوع بر روان او چه تأثیری می گذارد و عوامل روانی چه نقشی در سازگاری، بهبود یا عمل به توصیه های پزشکی دارند.

 

توجه عموم مردم و متخصصان همواره بر این بوده است که سلامت را به معنی عدم وجود بیماری و آسیب ببینند و همیشه به دنبال این بوده اند که چگونه مردم بیمار نشوند. زمان آن رسیده است که به این امر بپردازیم که مردم چگونه سالم می مانند. برداشت از سالم بودن فقط نبود بیماری نیست بلکه این وضعیت در یک طیف قرار دارد.


روانشناسی سلامت (health psychology) به فهم این می‌پردازد که چگونه بیولوژی، رفتار و زمینه اجتماعی بر سلامت و ناخوشی تأثیر می‌گذارند. این واژه مترادف واژه‌های پزشکی رفتاری (behavioral psychology) و روانشناسی پزشکی (medical psychology) است.

در دهه 1970، رشته دیگری در زیر مجموعه روانشناسی به‌وجود آمد که آن را روانشناسی سلامت نام گذاردند. انجمن روانشناسی آمریکا، شاخه‌های مختلف، یا زیر رشته‌هایی دارد؛

بخش روانشناسی سلامت در سال 1978 به‌وجود آمد (وال استون، 1993)، و مجله روانشناسی سلامت، چهار سال بعد به عنوان مجله رسمی این بخش منتشر شد. جوزف ماتاراتزو نخستین رئیس این بخش، تعریف آن را بدین‌گونه بیان کرده است:

"روانشناسی سلامت عبارت است از گردآوری یافته‌های آموزشی، علمی و حرفه‌ای در رشته روانشناسی، در جهت ارتقا و حفظ سلامتی، پیشگیری و درمان بیماری‌ها، شناسایی عوامل سبب‌شناختی و تشخیصی مرتبط با سلامتی، بیماری و کژکارکردی‌های مربوط، و نیز تجزیه و تحلیل و بهبود نظام مراقبت‌های سلامت و ایجاد خط مشی‌های سلامت."

 

روانشناسی سلامت به مطالعه‌ی فرآیندهای رفتاری و روان شناختی در هنگام سلامت، بیماری و مراقبت سلامت می‌پردازد. این علم معطوف به درک این نکته است که چگونه عوامل فرهنگی، رفتاری و روان شناختی باعث سلامت یا بیماری جسمی می‌شوند. عوامل روان شناختی می‌تواند بطور مستقیم بر سلامت اثرگذار باشد.برای مثال، عوامل استرس زای محیطی که غالباً رخ می‌دهند بصورت تجمعی بر محور آدرنال-غده ی هیپوفیز- هیپوتالاموس اثر می‌گذارد که به مرور زمان می‌تواند به سلامت فرد آسیب وارد نماید.

عوامل رفتاری هم می‌توانند سلامت شخص را تحت الشعاع قرار دهند.برای مثال، رفتارهای خاص می‌توانند به مرور زمان آسیب زا باشند (مصرف دخانیات، سوء مصرف مشروبات الکلی) و یا ارتقاء دهنده‌ی سلامت باشند (ورزش، رژیم غذایی کم چربی).

 

روانشناسان سلامت یک رویکرد روان شناختی زیستی اجتماعی (مدل بیوسایکوسوشیال) را اتخاذ می‌کنند. به عبارت دیگر، روان شناسان سلامت، سلامت را نه تنها مربوط به فرآیندهای بیولوژیکی (برای مثال ،ویروس، تومور و غیره) می‌دانند بلکه همچنین به عوامل روان شناختی (مانند افکار و اعتقادات)، رفتاری( مثلاً عادات)، و فرایندهای اجتماعی (مانند قومیت و وضعیت اقصادی اجتماعی) هم مربوط می‌دانند.

با درک عوامل روان شناختی که ممکن است بر سلامت اثرگذار باشد، و با استفاده از این علم بصورت سازنده، روانشناسان سلامت می‌توانند سلامت را با کار مستقیم با بیماران یا بطور غیرمستقیم در برنامه‌های سلامت عمومی در مقیاس بزرگ بهبود بخشند. بعلاوه، روانشناسان سلامت می‌توانند در آموزش دیگر متخصصان مراقبت سلامت (برای مثال، پزشکان و پرستاران) جهت منتفع شدن از دانشی که این علم هنگام برخورد با بیماران بوجود آورده است مشارکت نمایند.

روانشناسان سلامت همگام با دیگر متخصصان در کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها، مراکز سلامت و بهداشت عمومی که در مقیاس بزرگ بر روی برنامه‌های ارتقاء سلامت و تغییر رفتار مشغول بکارند، و در مراکز و دانشگاه‌های علوم پزشکی جایی که آنها به تدریس پرداخته و پژوهش‌ها را انجام می‌دهند به ایفای وظیفه می‌پردازند. 

 

اهداف روانشناسی سلامت

نخستین هدف، ارتقاء و حفظ سلامت است. روانشناسان موضوع‌هایی از قبیل سیگار کشیدن، استفاده از کمربند ایمنی در هنگام رانندگی، مصرف مشروبات الکلی، و پایبندی به رژیم‌های غذایی خاص را بررسی می‌کنند. در نتیجه، روانشناسان سلامت می‌توانند در طرح‌ریزی برنامه‌های آموزشی در دانشکده‌های بهداشت، و بسیج رسانه‌های گروهی در جهت تشویق شیوه زندگی و رفتارهای سالم، فعالیت کنند.

دومین هدف، شامل پیشگیری و درمان بیماری است. کاربرد اصول روانشناسی، به گونه‌ای مؤثر به پیشگیری ار بیماری‌هایی، مانند کاستن از فشار خون بالا، و در نتیجه کاهش خطر بیماری قلبی و سکته مغزی، کمک کرده است. روانشناسانی که آموزش بالینی دیده‌اند، می‌توانند به بیماران مبتلا به بیماری‌های شدید کمک کنند تا با شرایط فعلی خود، یا با برنامه‌های توان‌بخشی و نیز برنامه‌های کاهش فعالیت‌های شغلی جنسی خویش، سازگاری پیدا کنند.

سومین هدف، به تشخیص "علل" و ردیابی علل بیماری، مربوط است. روانشناسان، علل بیماری را بررسی می‌کنند. روانشناسان، روندهای فیزیولوژیکی و ادراکی را نیز بررسی می‌کنند. از این معلومات، برای تشخیص مشکلات شنوایی و بینایی استفاده می‌شود.

آخرین هدف، یعنی بهبود نظام خدمات سلامت و مقررات سلامتی است که روانشناسان، چگونگی تأثیر این خدمات و خصوصیات یا کارکردهای بیمارستان‌ها، خانه‌های سالمندان، کارکنان سلامت و هزینه‌های پزشکی را بررسی می‌کنند. آنان با معلومات حاصل می‌توانند توصیه‌هایی در جهت ارتقا این مرکز به عمل بیاورند. راه‌هایی را پیشنهاد دهند که پزشکان و پرستاران در مورد نیازهای بیماران حساس‌تر و مسئول‌تر شوند و کاری کنند که نظام خدمات سلامت به میزان بیشتری در دسترس کسانی قرار گیرد که در دستیابی به درمان موفق نیستند.

مدل زیستی-روانشناختی-اجتماعی در روانشناسی سلامت
پیشرفتهای اخیر در تحقیقات روانشناسی، پزشکی و فیزیولوژی منجر به ترسیم راه جدیدی برای اندیشیدن درباره سلامت و ناخوشی شده‌اند (تحت عنوان مدل بیوسایکوسوشیال) و سلامت و ناخوشی را محصولی از ترکیب عوامل زیر می‌دانند:

1. مشخصات بیولوژیک (مانند پیش زمینه‌های ژنتیکی)

2.عوامل رفتاری (مانند سبک زندگی، استرس و باورهای سلامتی)

3. شرایط اجتماعی (مانند تأثیرات اجتماعی، روابط خوشایندی و حمایت اجتماعی)

 

کاربردها

برخی از موارد کاربردی روانشناسی سلامت: 

استرس، بیماری های مربوط به آن و راهکارهای کنترل آن

دردهای مزمن، اداره و کنترل کردن آنها

مداخلات روانی اجتماعی برای مشکلات سلامت مزمن همچون آسم، صرع، آلزایمر، دیابت و غیره

مداخلات روانی اجتماعی برای بیماری های قلبی، سرطان، ایدز، سکته مغزی و غیره

سبک زندگی، ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری ها

شیوه های تغذیه سالم، کنترل وزن، ورزش و غیره

محیط بیمارستان ها، ارتباط پزشک و بیمار، راهکارهای افزایش رعایت توصیه های پزشکی و غیره

ارتقای دسترسی به امکانات پزشکی

 

بنابراین به طور کلی و خلاصه در این رشته به نقش عوامل زیستی-روانشناختی-اجتماعی در ایجاد بیماری های جسمانی، درمان و کنترل آنها پرداخته می شود. همچنین بهبود سبک زندگی افراد و پیشگیری از ایجاد بیماری ها از حیطه های این رشته است.

 رشته روانشناسی سلامت بخش‌های وسیع‌تری مانند بیماری‌های جسمی، کاربرد روانشناسی در پزشکی، کاربرد روش‌های روانشناختی در درمان و توانبخشی بیماران جسمی و کاربرد روانشناسی در پیشگیری و کاهش رفتارهای پرخطر را بررسی می‌کند. این رشته از روانشناسی از  سه دهه پیش بر اساس مدل زیستی- روانی و اجتماعی به صورت یک بخش بین رشته ای فعالیت خود را آغاز کرده و  نشانگر چگونگی پیگیری رفتارهای فرد است که با روش‌های مختلف می‌تواند سلامت او را تحت تاثیر قرار دهد.
 
در بعد نظری روانشناسی سلامت نیز به بررسی عوامل روانشناختی می‌پردازد.  این عوامل شامل: تاثیرعوامل روانشناختی بر تجربه استرس، واکنش‌های فیزیولوژیک به استرس، تاثیر این واکنش‌ها بر سلامتی و همچنین تاثیر بیماری بر عملکرد روانشناختی را مورد مطالعه قرار می‌دهد
کاربرد مداخلات روانشناختی در درمان مشکلات طبی، درمان روانشناختی حاصل از چالش‌‌های بیماری‌های جسمی، کیفیت زندگی در بیماران مختلف جسمی، سازگاری با بیماری‌های مزمن، پذیرش درمان، بخش روانشناسی پیشگیری از دیگر محورهای این رشته است.
 با توجه به این مسائل می‌توان گفت روانشناسی سلامت نه تنها به علوم زیستی مرتبط است بلکه با سایر بخش‌های علوم رفتاری مانند روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی پزشکی و انسان شناسی پزشکی نیز ارتباط دارد. 
 


حوزه‌ها

گرچه روانشناسی سلامت هم حوزه‌ای نظری است و هم میدانی کاربردی، اما چند حوزه متفاوت در آن ( در دنیای غرب) بوجود آمده است:

1. روانشناسی سلامت بالینی (clinical)

این حوزه شاخه‌ای از روانشناسی بالینی و همراه اصلی پزشکی رفتاری در روانپزشکی است. فعالیتهای بالینی آن شامل آموزش، تکنیکهای تغییر رفتار و رفتار درمانی می‌شود.

2. روانشناسی سلامت شغلی (occupational)

این حوزه از تبار روانشناسی بالینی، روانشناسی سازمانی یا صنعتی و سلامت شغلی به حساب می‌آید و به شناسایی مشخصه‌های روانشناختی محل کار می‌پردازد که از مشکلات مرتبط به سلامتی افرادی برخاسته‌اند که در آنجا کار می‌کنند. این مشکلات می‌توانند سلامت جسمی ( مانند بیماریهای قلبی – عروقی) یا سلامت روانی (مانند افسردگی) را درگیر کنند.

مثالهایی از مشخصه‌های محل کار (که این روانشناسان به بررسی آنها می‌پردازند) عبارتند از: میزان اختیارات و آزادی که یک کاگر می‌تواند تصمیم‌گیری کند، و حمایت کارفرمایان. همچنین این حوزه به توسعه و به کارگیری مداخلاتی علاقه دارد که می‌توانند مشکلات سلامتی مربوط به کار را پیشگیری یا بهسازی کنند.

تحقیق در این حوزه کاربردهای مهمی در به کارگیری موفقیتهای اقتصادی سازمانها دارد و میدانهای دیگر آن عبارتند از تهاجم و گستاخی محل کار، کار منتقل شده به خانه، استخدام نشدن، کوچک‌سازی اندازه، ایمنی محل کار و پیشگیری از حادثه.

3. روانشناسی سلامت عمومی (public)

متوجه عموم مردم بوده و یکی از اهداف عمده آن بررسی ارتباطات علیتی بالقوه بین روانشناختی و سلامتی در سطح عمومی است. محققان این حوزه یافته‌های خود را به آموزش‌دهندگان، سیاستگذاران و ارائه‌کنندگان خدمات سلامت عرضه می‌کنند تا سلامت عمومی را بهتر ارتقاء دهند. این حوزه با حوزه‌های دیگری مانند اپیدمیولوژی، تغذیه، ژنتیک و آمار زیستی پیوستگی دارد.

برخی از مداخلات آنها گروههای جمعیتی در معرض خطر را (مانند کم آموخته، زنان مجرد حامله‌ای که سیگار می‌کشند) هدف قرار داده‌اند و به عموم مردم به عنوان یک کل (مانند همه زنان حامله) نمی‌پردازند.

4. روانشناسی سلامت اجتماعی (community)

این حوزه آن عوامل جمعیتی افرادی که در اجتماعات زندگی می‌کنند را بررسی می‌کند که با سلامت و با احساس خوب بودن آنها مرتبط باشند. همچنین مداخلاتی را در سطح جامعه توسعه می‌دهند که برای مبارزه با بیماری و ارتقاء سلامت جسمی و روانی طراحی شده‌اند.

گفتنی است یک جامعه معمولاً سطحی از تحلیل را در بر دارد و به عنوان مشارکت‌کننده در مداخلات مربوط به سلامت مکرراً مورد جستجو واقع شده است

5. روانشناسی سلامت انتقادی (critical)

این حوزه به تأثیر قدرت و تفاوتهای آن در تجارب و رفتارهای سلامتی، نهادهای مراقبتهای سلامتی و سیاستهای سلامت می‌پردازد. عدالت اجتماعی و حقوق جهانی سلامتی را برای مردمانی با هر نژاد، جنس، سن یا موقعیتهای اقتصادی – اجتماعی اولویت‌بندی می‌کند.



اهداف روانشناسی سلامت

از جمله اهداف روانشناسی سلامت موارد زیر هستند:

1. فهمیدن عوامل رفتاری و زمینه‌ای

2. پیشگیری از ناخوشی

3. شناخت تأثیرات بیماری

4. تحلیل انتقادی از سیاست های سلامت

 منابع: گردآوری شده از اینترنت با کمی تغییرات

مطالب مرتبط

 روانشناسی سلامت چیست 

چرا بهداشت جایگزین سلامت (Health) شد؟

ارزیابی و بررسی روانشناختی درد

مدل زیستی روانی اجتماعی (مدل بایوسایکوسوشیال)

 

لیست وبلاگ های رسمی من

ویدیوها در آپارات